
تهِ کوچه ملی، یه مردِ، یه مرد، که سی سال ساعتش یخ زده/ یادداشتی بر فیلم " متروپل"، اثری از " مسعود کیمیایی"

فرید مسجدی- پناه بردن به خیال از دست کثیف حقیقت روزگار، پای در رویا نهادن تا قهرمان شویم و سینما، سینمایی که فاصله بین حقیقت و رویایش یک تصویر بر پردهی نقرهای است. اینها ایدهای جذاب و خوب هستند. وقتی برای پناه دادن به شخصیت سینمایی ات، سینما را تکیه گاهش می کنی، کاری جذاب کردهای.
دل این پیرمرد سینما برای سینما میسوزد، دوست دارد سینماها زنده باشند، دوست دارد تا سینما هنوز همان قهرمانها را داشته باشد. سینمایی که حتی گردانندگانش را قهرمان میکند. انگار دوست داری در برابر پرده نقرهای، شخصیتهایت را بیرون بکشی و به آنها جانم بدهی، اما این مرز فقط پردهی نقرهای نیست، که پر از خیانت و خون و فساد و زورگویی است.
اما بگذارید کمی صادق تر باشیم. فیلم هیچ گاه میان خوب و بد نیست. وقتی راکوردها پیوستگی لازمه را نداشته، وقتی اشتباه منطقی در فیلم است ، وقتی هنوز دیالوگهای یومیه افراد، دروغین است، فیلم بد است. این همه ایده خوب با دیالوگهای قهرمانان همان سی سال پیش، با خلافکارهایی دروغین، با ایرادات منطقی، خوب قبول کنید که فیلم را بد میکند.
مگر میشود کیمیایی اصول داستانهای درام را نداند؟! کیمیایی که دنیای خود را دارد، کیمیایی که به سینمای ایران شناسنامه داده است. اما اگر فرض را بر ساختارشکنی هم بگذاریم، در پی آن باید نتیجه بهتری باشد تا مقبول واقع شود. در صحنهای که بانوی دوم به سمت سینما میآید تا خاتون را بکشد بیرون، موسیقی خوب وسترنی، سینمای بسته و پوستر فیلمی وسترن، حرکت هر دو به سمت در سینما، همه مصادیقی از دوئل و سینمای وسترن را دارند، اما متاسفانه ساختار شکنی ناگهان به عذرخواهی خاتون تمام میشود. عذرخواهیای که به داستان کمک نمیکند. حتی بد منهای کیمیایی هم در این فیلم مهربان بودند. خلافکارها مهربان بودند و چه جالب که در برابر گردانندگان سینما، خلافکاران قهاری نبودند. از اینها بگذریم، چرا خاتون صورتش را نمیشوید؟ سوال دیگر اینکه حضور خواهر پسری که در سینما کار میکند، چه کمکی به فیلم کرده است؟!
در انتها باید بگویم که ایده خوبی که از ذهن کیمیایی بیرون آمده است، با شتابزدگی یا عدم اعتقاد به گروه مشاوره فیلمنامه نویسی، نتیجهای نه چندان جذاب داده است و حق بدهید که فیلم را بد خطاب کنیم. از همه این حرفها بگذریم، باید به بازی خوب مهناز افشار اشاره کنم. واقعا این همه پیشرفت در بازی، جای تقدیر دارد. بازی قوی و جسورانه ایشون، روز به روز ما رو از دختری که فقط بخاطر زیبایی، سوژه فیلمها بود، دور کرده و به خانم بازیگری محترم، نزدیک و نزدیک تر میکند.