
سینما و اعتیاد / یادداشتی بر فیلم "لامپ صد"، اثری از " سعید آقاخانی"

این فیلم هم داستان نداشت و فقط یک موقعیت را به ما نشان میدهد. البته این یک ایراد نیست، اما به شرطی که موقعیت خوب ساخته شده باشد و یا زاویه دیدی جدید به ما ارائه بدهد که ندیدهایم.
این فیلم بازی بسیار خوب محسن تنابنده را دارد. گریم بسیار خوبی دارد. فیلمبرداری خوبی دارد. حداقلش این است که فیلم از اشتباهات ناشیانه مبراست. اما نکته مهم این است که هیچ جیز جدیدی نداشت. ما همه معتادان زیادی در سینما دیدهایم. هیچ افاقهای هم معتاد این فیلم با فیلمهای قبلی ندارد.
در فیلمی که سوژه اصلی معتاد باشد، توقع همه بر آن است تا معتاد تصمیم به ترک بگیرد. در این فیلم همین اتفاق هم میافتد. در همه فیلمهایی که معتاد دارند، معتاد دچار بیپولی میشود. در این فیلم هم معتاد قدرت خرید یک هدیه برای فرزندش را ندارد. در همه این فیلمها، معتاد بارها وسوسه میشود که برگردد، در این فیلم نیز.
میتوان گفت، همه بازی خوب محسن تنابنده و ساره بیات، گریم خوب ، فیلمبرداری خوب، همه بخاطر کلیشهای بودن موضوع و نبود یک موضوع جدید، از بین میرود. حتی اینکه کارگردان انتهای فیلم را غمانگیز تمام نمیکند، ناراحت کننده است. به نظر من اگر صحنه آخر، معتاد فیلم ما دوباره مواد مخدر میکشید، بسیار فیلم بهتری میشد و آن وقت میشد یک فیلم انتهای غمانگیز را داشته باشیم.( براساس ادعایی که کارگردان بر تلخ بودن فیلم کرده است).
امیدواریم که سعید آقاخانی سالهای بعد دست روی داستانهای خوبی بگذارد ...