شاید ما هم بتوانیم از دورا بیاموزیم
پیتر دبروژ
امتیاز منتقد به فیلم / ۱۰
ترجمه اختصاصی سلام سینما
وقتی «دورا دختر کاوشگر» در تلویزیون به نمایش درآمد، 7 ساله بود؛ یک دختر همهچیزدان و اهلِ آواز که در جستجوی پاسخها و حل معماهایش سفر میکرد، در حالیکه یک کولهپشتی بزرگ و یک میمون وراج به نام «بوتی» همراهیاش میکردند. نزدیک به 20 سال از اولین ماجراجویی دورا میگذرد (برای ترویج آگاهی جهانی کافی است)، اما در دنیایِ دورا از آغاز تا کنون فقط 10 سال گذشته است. «دورا و شهر گمشده طلایی» به کارگردانی «جیمز بابین» این فرصت را به مخاطبان در سنین مختلف میدهد که با او همراه شده-که عطش غیر قابل رفع او برای یادگیری هیچ حد و مرزی ندارد-و با آزمون نهایی روبرو شوند: وفق یافتن با یک دبیرستان آمریکایی.
اگر فکر میکنید این بهانهای برای اقتباس از نمایشهای تلویزیونی مانند «خیابان جامپ شماره 21» یا «دوکهای هازارد» است، باید تجدید نظر کنید. بله، این فیلم آنقدر پسامدرن است که تایید کند رفتار دورا برای شکستن دیوار چهارم (مثل وقتی که رو به دوربین میچرخد و از مخاطب میپرسد: آیا میتونید بگید دلیسیوسو) و ساختن آهنگهای مختلف به تناسب موقعیت پیش رو کمی عجیب و غریب است. اما مهمترین خصوصیت فیلمنامه «نیکلاس استولر» و «متیو رابینسون»-بدون احتساب اینکه سعی نکردند معایب قهرمان لاتین خود را لاپوشانی کنند-این است که به دورا اجازه دادند بدون توجه به شرایطی که در پیش دارد، به طور خستگیناپذیری به موفقیت دست یابد؛ چه در معابد خیانتکار «اینکان» پرسه بزند، و چه در جمع نوجوانانی باشد که او را مسخره میکنند.
حتی «ایندیانا جونز» هم مضطرب میشود. اما دورا نه (با بازی ایزابلا مونر)، که قبل از مواجهه با هر اتفاق خطرناکی به طعنه میگوید: «اگر به خودتون باور داشته باشید، هر چیزی ممکن میشه!»، که ...
ترجمه اختصاصی سلام سینما
وقتی «دورا دختر کاوشگر» در تلویزیون به نمایش درآمد، 7 ساله بود؛ یک دختر همهچیزدان و اهلِ آواز که در جستجوی پاسخها و حل معماهایش سفر میکرد، در حالیکه یک کولهپشتی بزرگ و یک میمون وراج به نام «بوتی» همراهیاش میکردند. نزدیک به 20 سال از اولین ماجراجویی دورا میگذرد (برای ترویج آگاهی جهانی کافی است)، اما در دنیایِ دورا از آغاز تا کنون فقط 10 سال گذشته است. «دورا و شهر گمشده ...