تلاش یک نوجوان برای آوردن یک جراح موفق به داخل خانواده منجر به تغییر غیر منتظره ای می شود. نیکول کیدمن و کارین فارل بازیگران اصلی این فیلم هستند که نویسندگی آن به طور مشترک بر عهده افتیموس فیلیپو و یورگوس لانتیموس است.
“بالاخره آن لحظهی حساس که همهمان انتظارش را میکشیدیم فرا رسیده است …“. بعد از ساخت یک هجونامهی اجتماعی به نام “دندان نیش” (Dogtooth)، اثری قابل قبول به نام “آلپ“(Alps) و فیلم تراژیکمدی (تراژدیک و کمدی) و عملی–تخیلی به نام “خرچنگ” (The Lobster)، حالا “یورگوس لانتیموس” اثری خلق کرده است که بطور کلی از فیلمهای قبلیش متفاوت است. در عین حال که داستان از تئاتر پوچی به شکل نامحسوس به خشونت و بیرحمی سوق پیدا میکند، “کشتن گوزن مقدس” داستانی از یک انتقام افسانهای، مرموز و روشمند را بیان میکند که با یک خندهی فراموشنشدنی آغاز شده و بدون وقفه به سمت یک فریاد بیصدا حرکت میکند !
فیلم “کشتن گوزن مقدس” که عنوان خود را از افسانهی “ایفیگنیا” گرفته است، داستانی خشن از مجازات و مسئولیت های افراد در یونان باستان را به پردههای سینِما در قرن ۲۱ آورده است. این فیلم در سطوح مختلف، معانی مختلفی دربردارد؛ در یک سطح میتوان آن را یک فیلم درام فریبنده خواند که درک آن تلاش زیادی میطلبد و البته با امضای لانتیموس (یعنی طنز بیروح و صحنههای مصنوعی و بدون توازن) شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفته است. در سطحی دیگر اما این فیلم را به مانند فیلم “اره” دیده که اهالی هنر را مخاطب خود قرار میدهد؛ رقابتی دیوانهوار برای زنده ماندن که توسط یک قانون اخلاقی ایجاد شده و هر از چندگاهی یک حادثه ناگوار را خلق میکند.
“کالین فرل“، ستارهی فیلم “خرچنگ“، نقش یک جراح قلب به نام “استیون مورفی” را بازی میکند؛ شخصی ثروتمند، دلکنده از دنیا و البته عاشق نوشیدنی. ابتدای “کشتن گوزن مقدس” با صحنهای جذاب از یک قلب در حال تپش آغاز میشود که در نهایت صحنهای از پرت شدن دستکش های جراح را در سطل آشغال میبینیم؛ ...
“بالاخره آن لحظهی حساس که همهمان انتظارش را میکشیدیم فرا رسیده است …“. بعد از ساخت یک هجونامهی اجتماعی به نام “دندان نیش” (Dogtooth)، اثری قابل قبول به نام “آلپ“(Alps) و فیلم تراژیکمدی (تراژدیک و کمدی) و عملی–تخیلی به نام “خرچنگ” (The Lobster)، حالا “یورگوس لانتیموس” اثری خلق کرده است که بطور کلی از فیلمهای قبلیش متفاوت است. در عین حال که داستان از تئاتر پوچی به شکل نامحسوس به خشونت و بیرحمی ...
رسیدن به مفهوم اخلاقی از راه غیراخلاقی
"کشتن گوزن مقدس"، آخرین اثر کارگردان صاحب نام یونانی، تقابلی بین سنت و مدرنیته را در ارائه مفهوم انتقام و بازخواست به تصویر میکشد، کمدی سیاه پنهان در مقابل وحشت جامعه معاصر.
در آغاز جنگ تروا، زمانی که آگاممنون به اولیس رسید، در بیشه مقدس آرتمیس، گوزنی را به صورتی اتفاق کشت. این توهین او به خدایان باعث شد آرتمیس خشمگین شده و طوفانی برانگیزد و آگاممنون به خاطر جبران این اشتباهش دخترش بزرگش ایفیگنیا را برای قرونشاندن خشم آرتمیس قربانی کند. اما آرتمیس به جای ایفیگنیا، گوزنی را به محراب برای قربانی میفرستند.
فیلم با نمای بستهای از قلب درحال تپش بیماری شروع میشود و پرت شدن دستکشهای یک دکتر داخل سطل آشغال که استعارهای است از برداشتن مسئولیت یک مرگ از شانه های دکتر.
این ...
"کشتن گوزن مقدس"، آخرین اثر کارگردان صاحب نام یونانی، تقابلی بین سنت و مدرنیته را در ارائه مفهوم انتقام و بازخواست به تصویر میکشد، کمدی سیاه پنهان در مقابل وحشت جامعه معاصر.
در آغاز جنگ تروا، زمانی که آگاممنون به اولیس رسید، در بیشه مقدس آرتمیس، گوزنی را به صورتی اتفاق کشت. این توهین او به خدایان باعث شد آرتمیس خشمگین شده و طوفانی برانگیزد و آگاممنون به خاطر جبران این اشتباهش دخترش بزرگش ایفیگنیا ...
کشتن با طعم کچاب
پشت میز نشستهای و مثل همیشه سس کچاپ را با بیخیالی تمام روی سیبزمینیهای سرخ شدهات میریزی و فکر میکنی کاش همبرگرت بیشتر پخته بود، هیچ فکری از درون سرت به جز طعم ناب پنیر ذوبشدهی میان ساندویچت نمیگذرد، حتی به نگاه محتاط اطرافت هم توجهی نداری چه برسد به تصویر برادرت که روی کاناپه خانه قربانی شده، درست شبیه گوزنی که آرتمیس برای نجات ایفیگنیا راهی قربانگاه کرد.یاد ابراهیم هم نمیفتی که نجات یافت و انتخابش فلسفهای شد برای آیندگان.
تو سیبزمینیات را قورت میدهی و از مزه دلچسبش لذت میبری. درست همین است... زمینی که مخلوقش باشی هیچ حق انتخابی برایت نمیگذارد، حتی خوردن سیبزمینی سرخ شده با سی سفید، کچاپ برایت انتخاب شده!
از شروع تا پایان بیش از هرچیز، اینکه چگونه ایدهای این ...
پشت میز نشستهای و مثل همیشه سس کچاپ را با بیخیالی تمام روی سیبزمینیهای سرخ شدهات میریزی و فکر میکنی کاش همبرگرت بیشتر پخته بود، هیچ فکری از درون سرت به جز طعم ناب پنیر ذوبشدهی میان ساندویچت نمیگذرد، حتی به نگاه محتاط اطرافت هم توجهی نداری چه برسد به تصویر برادرت که روی کاناپه خانه قربانی شده، درست شبیه گوزنی که آرتمیس برای نجات ایفیگنیا راهی قربانگاه کرد.یاد ابراهیم هم نمیفتی که نجات یافت ...