"گیجگاه" اثرى كه خود سينماست؛ اثرى كه سناريو دارد؛ اثرى كه داستان و حرفى براى گفتن دارد؛ و در نهايت اثرى كه بازى و بازيگردانى دارد و جلف بازى ندارد.
عـادل تـبـريـزى، كارگردان اين اثر ماندگار، سينما را از جنس واقعى و حقيقى مى شناسد؛ و دغدغه او، توليد آثارى ست كه در شأنِ كلمه "سينما" باشد؛ و نه اينكه فقط قصد بر اين داشته باشد كه آثار به جمع مابقى آثارى اضافه كند كه درصدى از آنها در حد و اندازه سينماى ايران هم نمى باشند؛
و "گيجگاه" از آن دسته آثارى ست كه براى سينما، براى اهالى سينما، براى عالمان سينما و در نهايت براى اداى دين به سينما ساخته شده است.
ديگر نكته اين است كه شخصيت هاى نوشته و خلق شده براى "گيجگاه" همگى داراى هدف مشخصى براى بيان و نمايش هستند؛ اللخصوص شخصيت "حسن خشنود" كه براى سينماى ايران، شخصيتى تازه و جديد است كه تماشاگر از حضور او بر روى پرده سينما خسته نيست و او را تا آخر دنبال مى كند؛ و اين امر در سينماى ايران، امرى ست مهم كه شخصيت ها براى تماشاگر تازگى داشته باشند.
تمامى شخصيت هاى فيلم "گيجگاه" توسط بازيگران آن به خوبى نقش خود را با توجه به سناريو و دوربين، ايفا مى كنند؛
حـامد بـهـداد از تمام قوت و علم خود استفاده كرده تا شخصيتى جذاب و ديدنى را براى تماشاگر رقم بزند.
بـاران كـوثـرى كه اگر از حق نگذرم، بهترين بازى خود را ارائه كرده و شايسته دريافت جوايز متعددى ست.
سـروش صـحـت را تا به امروز بدين شكل، كامل و واقعى در نقش خود نديده و انصافاً او نيز شايسته تقدير و جوايزى ست.
بـهـرنـگ عـلـوى نيز تماماً از پس نقش خود برآمده و شخصيتى خلق كرده است كه براى همگان تازگى دارد؛ شخصيتى چكيده از نقش هاى منفى (بد-من) سينماى ايران در ذهن تماشاگر.
امـيـرحـسـيـن رسـتـمـى ...
"گیجگاه" اثرى كه خود سينماست؛ اثرى كه سناريو دارد؛ اثرى كه داستان و حرفى براى گفتن دارد؛ و در نهايت اثرى كه بازى و بازيگردانى دارد و جلف بازى ندارد.
عـادل تـبـريـزى، كارگردان اين اثر ماندگار، سينما را از جنس واقعى و حقيقى مى شناسد؛ و دغدغه او، توليد آثارى ست كه در شأنِ كلمه "سينما" باشد؛ و نه اينكه فقط قصد بر اين داشته باشد كه آثار به جمع مابقى آثارى اضافه كند كه درصدى از آنها در حد و اندازه ...
تقدیم به بچههای دهه شصتی ایران
عادل تبریزی در نخستین تجربه جدی خود در مقام کارگردانی یک اثر بلند سینمایی به سراغ سوژهای نخنما به اسم «دهه شصت» و «خاطره بازی» با آن دوران رفته است. اما کاری که او با این سوژه تکراری میکند، متفاوت از عمده آثاری است که دیده شده و همین مساله ارزش کارش را بالا میبرد و احتمالا بازهم همین مساله بوده که باعث شده انبوهی از ستارگان سینمایی در فیلم او نقش آفرینی کنند. آنها همگی با همدیگر ادای دینی به دهه شصت و هفتاد سینما و جامعه ایران انجام دادهاند. با نقد گیج گاه همراه ویجیاتو باشید.
سبک جدیدی در سینمای ایران باز شده که تضمین فروش و استقبال را با خود به همراه دارد ، اشتباه نکنید، منظورم رفتن به ترکیه یا دیگر کشورهای خارج و آوردن یک سری بازیگر زن خارجی که فارسی دست و پا شکسته ...
عادل تبریزی در نخستین تجربه جدی خود در مقام کارگردانی یک اثر بلند سینمایی به سراغ سوژهای نخنما به اسم «دهه شصت» و «خاطره بازی» با آن دوران رفته است. اما کاری که او با این سوژه تکراری میکند، متفاوت از عمده آثاری است که دیده شده و همین مساله ارزش کارش را بالا میبرد و احتمالا بازهم همین مساله بوده که باعث شده انبوهی از ستارگان سینمایی در فیلم او نقش آفرینی کنند. آنها همگی با همدیگر ادای دینی به دهه ...
چرا دهه شصتیا رو ریختین تو دهه نودیا؟
فیلم گیجگاه را می توان ادای دین ضعیف و طنزگونه ی سینمای دهه ۹۰ به سینمای دهه ۶۰ یا ۷۰ تلقی کرد. فیلمساز در "گیجگاه" تلاش کرده تا با بروز آوری یا تکرار آیتم های فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران فیلمی را در دهه ۹۰ برای یادآوری خاطرات آن سال های سینمای ایران بسازد.
استفاده از المان هایی مثل جمشید آریا، فیلمهای ویدیویی، پیکان استیشن و دکوراسیون ، طراحی صحنه، رنگ بندی و قاب بندی متناسب با آن دوران توانسته فیلم رو تا حدودی از لحاظ بصری شبیه فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ کند. اما خط روایت فیلم نه تنها، پخته و پر محتوا نیست که تا حد بسیار زیادی فیلم را به فیلم های دورهمی یا به اصطلاح اتوبوسی تنزل داده و حتی طنز هایش هم زیبا و خاطره انگیز نیستند و صرفاً به عنوان اثری که جهت سرگرمی و ...
فیلم گیجگاه را می توان ادای دین ضعیف و طنزگونه ی سینمای دهه ۹۰ به سینمای دهه ۶۰ یا ۷۰ تلقی کرد. فیلمساز در "گیجگاه" تلاش کرده تا با بروز آوری یا تکرار آیتم های فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران فیلمی را در دهه ۹۰ برای یادآوری خاطرات آن سال های سینمای ایران بسازد.
استفاده از المان هایی مثل جمشید آریا، فیلمهای ویدیویی، پیکان استیشن و دکوراسیون ، طراحی صحنه، رنگ بندی و قاب بندی متناسب با آن دوران ...
سلام و ادب من نمیدونم دوستان راجع به چه فیلمی نوشتن ولی فیلمی که بنده دیدم که اسمش گیج گاه بود بدترین فیلم دوران چشنواره بود بنظرم کمی به شعور مخاطب احترام بگذاریم ،سپاسگذارم
حال و هوای نوستالژیک فیلم دوست داشتنی و سرگرم کننده بود و احساس می کنم هر چقدر با دیدن فیلم هایی از این جنس به گذشته برگردیم , احساس خوبی خواهیم داشت .
فیلم داستان خاصی نداشت و به عنوان یک فیلم سینمایی فقط سرگرم کننده بود ... همین .
شانس سیمرغ : ؟!