به فیلم رای بده:
تو پرورشگاه صدام می کردند مسخره باز! اما من مشت محکمی حواله صورت یکیشون کردم تا داستان رو شروع کنم./ مسخرهباز داستان جوانی(صابر ابر) شیفتهی بازیگری است که در یک سلمانی کار میکند و شبها بعد از اتمام کار به تمرین بازیگری میپردازد. صاحبکار او کاظم آقا(علی نصیریان) که فردی معتقد به اصول اخلاقی است سر ماجرایی با سرهنگ کیانی از قدیمالایام مشکل دارد. مانفرد(داریوش موفق) که دوست و کارچاقکن این سلمانی است شبی وارد سلمانی شده و بیان میکند که موهای بلند زنانه را به قیمت خوب میخرد … **تماشای این فیلم به افراد زیر 12 سال توصیه نمیشود**
لذت عجیبم از خیالپردازیهای غنیزاده را نمیتوانم نادیده بگیرم، با اینکه میدانم میزانسهای تاتری کمی آزار دهنده میشود و خاطره بازی کارگردان کمی کودکانه!
هر شخصیت در فیلم با کلیشه های کلامی خاصی همراه است که کارگردان دوست دارد با آنها بازی کند و با تکرار بجای این دیالوگ ها مخاطب را با خود همراه می کند و بعضا لبخند را بر لبان تماشاگران می نشاند...
مسخرهباز» بیشتر از آنکه بخواهد حرف و عبرتی را به مخاطب حواله دهد، همان تکجملههای سیاسی خود را بین آشفتهبازار تکنیک رها کرده است و قطعاً عمده تماشاگرانش بین اینهمه بازی فرمی و نوستالژیک همان یک جمله را هم گم میکنند
پایان بد فیلم قابلیت نقد شدن را از اثر سلب کرده است . استفاده غیر قابل توجیه از تخیل دانش به عنوان علاقه مند به بازیگری و هما باعث شده اندک داستان قابل پیگیری اثر بی نتیجه بماند .
مسخره باز قطعا یک ناسینماست و یک تهوع نوستالژیک برای کارگردانی که به درک درستی از سینما نرسیده است.
اگر غنی زاده قصد ادامه فیلمسازی را دارد باید از عِرقی که به نمایش و عناصر آن دارد کوتاه بیاید و بتواند وارد جهانِ فیلم و سینما شود
کاظم خان (علی نصیریان) صاحب یک سلمانی است که بعد از سال ها کار اکنون پیر شده، دستانش می لرزد