گلسا دختری 16 ساله است که به همراه خانوادهاش در شهری کوچک در اطراف تهران زندگی میکند. او بیشتر اوقات خود را با گروهی از دوستانش میگذراند. یک روز آنها تصمیم میگیرند تا دست به اقدامی هیجانانگیز بزنند؛ اقدامی که پیامدهای غیرمنتظرهای در پی خواهد داشت و از کاری صرفاً سرگرمکننده و هیجانانگیز، به دردسری پیچیده تبدیل میشود. اتفاقاتی که رخ میدهد، از اساس دیدگاه گلسا نسبت به زندگی را تغییر میدهد.
ترجمه اختصاصی سلام سینما- درام نوپای« درساژ »داستانی اخلاقی برای عصر جدید است که به صورت قدرتمندی عواقب افزایش فاصله طبقاتی را در جامعه معاصر ایران جلو دوربین آورده و نشان می دهد که طبقات متوسط و بالا دست باورها و اعتقادات خود را از دست داده اند. فیلم پویا بادکوبه بر محوریت نوجوانی منزوی از یک خانواده متوسط می گردد که پس از انجام جرمی از گروه همسالان پولدارش جدا می شود. این فیلم در بخش نسل جشنواره برلین از سوی داوران مورد تقدیر ویژه قرار گرفت، که به دلیل نگاه بحث برانگیزش بر قدرت، پول، دورویی و فاصله بین نسل ها به نظر می رسد از کارهای محمد رسول اف الهام گرفته است.
فیلم در مهرشهر اتفاق می افتد، حومه سبز کرج که در 25 مایلی تهران واقع شده است و دارای ویلاهای خصوصی فانتزی به همراه بلوک های آپارتمانی با قیمتی ارزان تر است. گلسا زیبا، سرسخت و دوست داشتنی( با بازی نگار مقدم که شبیه جوانی گلشیفته فراهانی است )تنها فرزند والدینی( با بازی علی مصفا و شبنم مقدمی ) با پشتکار، شاغل و از طبقه متوسط اجتماع است که می خواهند بیش از آنچه خودشان داشتند به دخترشان آزادی بدهند که از جمله این آزادی ها فرصتی برای اسب سواری در اصطبلی بومی شان است.
اگرچه والدین گلسا اعتقاد دارند که بهترین را برای او می خواهند، اما اعضای خانواده به ندرت باهم ارتباط برقرار می کنند. شام ها در سکوت سرو می شود و بعد از آن به تماشای تلویزیون می پردازند. گلسا که دائما در گوشش هدفون می گذارد و به موزیک گوش می دهد معمولا به این نوع زندگی والدینش توجهی ندارد. بدون اینکه والدینش دوستانش را بشناسند یا بدانند که او کجا می رود او بین خانه و بیرون رفت و آمد می کند.
هروقت که فرصتش پیش بیاید خانه را ترک می کند و اوقاتش را با همکلاسی ...
ترجمه اختصاصی سلام سینما- درام نوپای« درساژ »داستانی اخلاقی برای عصر جدید است که به صورت قدرتمندی عواقب افزایش فاصله طبقاتی را در جامعه معاصر ایران جلو دوربین آورده و نشان می دهد که طبقات متوسط و بالا دست باورها و اعتقادات خود را از دست داده اند. فیلم پویا بادکوبه بر محوریت نوجوانی منزوی از یک خانواده متوسط می گردد که پس از انجام جرمی از گروه همسالان پولدارش جدا می شود. این فیلم در بخش نسل جشنواره ...
جنون آرام
«درساژ» نخستین فیلم بلند پویا بادکوبه در مقام کارگردان است؛ فیلمی که پیش تردر فستیوال برلین به نمایش درآمده بود. به روال معمول نقد مفصل فیلم ها را به زمان اکران عمومی موکول می کنم اما در این یادداشت کوتاه نگاهی کلی به این فیلم خواهم داشت.
«درساژ» دست کم برای من آن قدری که انتظار داشتم مبتکرانه و خاص نبود. پیش تر نمونه های مشابه این فیلم را –البته به لحاظ محتوا و داستان- دیده ایم؛ شاید یکی از نمونه های خلاقانه ی چنین گونه از فیلم هایی «سیزده» به کارگردانی هومن سیدی باشد. با این تفاوت که در «سیزده»، سیدی بازی های فرمیک جالبی دارد و در پردازش و اجرا نیز قوی تر از بادکوبه عمل کرده است و یک طرح روان شناسانه- اجتماعی را به اثری کاملاً متفاوت به لحاظ بصری مبدل ساخته است. با این حال به جرئت ...
«درساژ» نخستین فیلم بلند پویا بادکوبه در مقام کارگردان است؛ فیلمی که پیش تردر فستیوال برلین به نمایش درآمده بود. به روال معمول نقد مفصل فیلم ها را به زمان اکران عمومی موکول می کنم اما در این یادداشت کوتاه نگاهی کلی به این فیلم خواهم داشت.
«درساژ» دست کم برای من آن قدری که انتظار داشتم مبتکرانه و خاص نبود. پیش تر نمونه های مشابه این فیلم را –البته به لحاظ محتوا و داستان- دیده ایم؛ شاید یکی از نمونه ...
خشم یا خرامش
درساژ:خرامش
عنوانی که شاید، حتی وسوسهات کند که برایش فیلم بسازی، فیلمی میان خرامش یک دخترنوجوان از آنچه که هست به آنچه که باید.
اما درساژ بیش از آنکه خرامش را به یادآورد خشمی نهفته است از نسلی که دلیل نمیخواهند و مناسفانه فیلم به شدت در بیان پوچی افکارشان موفق است! خانوادهای معمولی و امروزی که تنها در چند رفت و امد کوتاه در خانهای نه چندان عجیب در حومه شهر معرفی میشوند، دخترکی که میدود و هرازگاه مرهم داوودنژاد را به خاطر میآورد وتنهایی اعتراضآمیزش که فصل بارانهای موسمی را....
وهیچ اتفاق دیگری نمیافتد، علاقهی بیدلیل و بیریشهای به یک اسب، اعتراضی که با یک سیلی و تهاجمی بچهگانه شروع میشود، و انگار هیچوقت تمام نخواهد شد، حتی با رقص نور و یالهای اسب موردعلاقهاش.
درساژ ...
درساژ:خرامش
عنوانی که شاید، حتی وسوسهات کند که برایش فیلم بسازی، فیلمی میان خرامش یک دخترنوجوان از آنچه که هست به آنچه که باید.
اما درساژ بیش از آنکه خرامش را به یادآورد خشمی نهفته است از نسلی که دلیل نمیخواهند و مناسفانه فیلم به شدت در بیان پوچی افکارشان موفق است! خانوادهای معمولی و امروزی که تنها در چند رفت و امد کوتاه در خانهای نه چندان عجیب در حومه شهر معرفی میشوند، دخترکی که میدود و هرازگاه ...
اگر این فیلم را نبینید چیزی از دست ندادید اگر هم ببینید چیزی بدست نیاوردید
فیلم فقط 20 دقیقه اس بقیه اش تماشاگر رو در له له یک اتفاق تشنه نگه میدارد و در آخر هم تمام
بازی بازیگران تازه کار و جوان غیر گلسا خیلی بد و معمولی است مخصوصا پسر سانتافه سوار که قبلا هم چند فیلم بازی کرده بوده ولی انگار دفعه اول بود دوربین میدید
در کل همین ولی از خانم یایا باز بهتر بود!
اول باید بگیم که فیلم به هدفی که داشته رسیده و موضوعی رو که بهش پرداخته که در راس اون خانواده بوده رو خیلی خوب به تصویر کشیده. بازی بسیار خوب بازیگران به این موضوع خیلی کمک کرده، شبنم مقدمی و علی مصفا در نقش یک پدر و مادر طبقه متوسط جامعه به شدت باور پذیر بودن که این خیلی دیدن روابط خانوادگی در این فیلم رو لذت بخش میکنه.
پرداخت ها و بازی گرفتن ها در رابطه های بازیگران نوجوان فیلم هم بسیار خوب بود که کاربلدی کارگردان رو میرسونه.
در کل فیلمیه که باید دید و بهش توجه کرد و ازش درس گرفت!
فیلم خیلی خوب دغدغه خانواده هایی که نوجوون دارن رو نشون میداد،نگرانی خانواده برای فرزندش که دچار مشکل شده و درست یا غلط یک سری از کارها رو برای رفع مشکل انجام میده،خوب نشون داده شده.
اما چیزی که خیلیی خوب به تصویر کشیده شده حس تنهایی دختر نوجوون بود.
ولی واقعا ی دختر نوجوون ۱۶ ساله تا چه حد میتونه با توجه به اقتضای سنش، بی پروا وگستاخ پیش بره.