به فیلم رای بده:
من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره.
ایتالیا ایتالیا، طنز فانتزی است که نیمه ی اول آن بالیوود و نیمه ی دوم آن با رئالیسم سیاه ترکیب شده بود.
این نقد در زمان جشنواره ی فیلم فجر نوشته شده است و بدیهیست نگاه عمیق تر به فیلم و بررسی و تحلیل کاملتر آن باید در زمان اکران عمومی فیلم و در نقدی بلند و مفصل صورت گیرد. نقدهایی که در زمان جشنواره نوشته می شوند، همسو و همراه با شتاب حاضر بر فضای جشنواره و متأثر از تماشای روزانه و پشت سر هم چند فیلم است ...
فیلمبرداری شروع میشود. صحنهها و سکانسهای زیادی فیلمبرداری میشود. تمام گروه خسته شدهاند. کارگردان میگوید بس است فکر کنم با همینها بشود یک فیلم خوب درآورد. کارگردان کنار تدوینگر مینشیند. تعداد زیادی ویدئوکلیپ درست میکنند و لابلای فیلم پخش میکنند. با هم صحنهها را پس و پیش میکنند و نهایتا ۱۱۰ ...
«ایتالیا ایتالیا » کاوه صباغ زاده نتیجه بی توجهی ها ومحرومیت از علاقه ای است که نیاز روانی و اولیه هر انسانی تلقی می شود.زوجی که نیازمند آنند که دوست داشته شوند و متقابلاً مورد محبت و علاقه هم قرار گیرند ، اما فشار زندگی یک طرف موازنه را به هم می ریزد و امنیت عاطفی و روانی را متزلزل می کند.
صباغ زاده نمی تواند خط اصلی قصه را کنترل کند با همه ی نریشن ها و توضیحاتی که نادر می دهد تماشاگر نمی تواند در درونیات دو شخصیت متمرکز شود با اینکه فیلمساز سعی داشته با درونیات نادر و برفا به نتیجه ی نهایی برسد
ایتالیا ایتالیا یک فیلم خوش ساخت از کارگردانی فیلم اولی است که متاسفانه ریتم خوب خودش را نمی تواند تا پایان ادامه دهد. در پایان بندی فیلم نیز صباغ زاده هم نادر و هم مخاطب را غافلگیر می کند و این جاست که مخاطب حق دارد مثل دیالوگ نادر به برفاب، این بار به صباغ زاده بگوید نمیذارم خرابش کنی!