ایران، «منزل ویران» است و خارجی، «ساقی». شرمت باد
در فیلمی که فیلمسازش دوست دارد همه چیز در آن نَماد باشد، چاره ای جز این نیست که فیلم را نمادین ببینیم. البته فرقی نمیکند که فیلم را با نماد یا بینماد ببینیم؛ در هر صورت، جز تحقیر و توهین به این سرزمین کهن، چیزی نخواهیم یافت. حتی یک نکته مثبت نسبت به ایران در تمام دقایق فیلم وجود ندارد.
در تیتراژ:
سحر دولتشاهی(خانم معلم) رویِ دستِ فیکسشده آقایِ دونده نشان داده میشود. در فیلم میبینیم که خانم معلمِ ایرانیِ جهان سومی ما، مثلا به مقامِ آگاهی رسیده است اما هیچ کاری از دستش برنمیآید. آن که کاری از «دستش» برمیآید و میتواند، تنها ناجیخارجیِ فیلم است.
خسرو احمدی( خلیلِ آبقنات دزد) که نماد رییس جمهور سابق یارانهده است را سگ در جاده نشان میدهد، یادمان نرود که سگ بجز صاحبش به کس دیگری وفادار نیست، سگ پاچه میگیرد.
نیکی نصیریان؛ دختربچهی خردسال روستا که همیشه عصبانی است و مویِ عروسکاش را میکند و تنها با «معجزه»ی ادا اطوارهای دونده ژاپنی آرام میگیرد و شاد میشود را، پرندهای نشسته رویِ سنگی کنار جاده نشان میدهد. نیکی نصیریان که نَمادِ کودکان و تینایجرهایِ این سرزمین است، که همگی عصبانی اند و و در حال حرص خوردن.کودک و نوجوان ما، پرندهای است که فعلا رویِ سنگِ نشسته و مترصدِ پرواز است. (الان صفحه اصلی سایت نیکی نصیریان عروسکِ موبلوندی است حتی بزرگتر از خودش که با دستش دارد نیکی را پرزنت میکند. معلوم نیست او در آن هفتسالگی فیلمِ کمال را به حضورِ آن عروسک قانع کرده یا کمال، سایت او را به آن ...
در فیلمی که فیلمسازش دوست دارد همه چیز در آن نَماد باشد، چاره ای جز این نیست که فیلم را نمادین ببینیم. البته فرقی نمیکند که فیلم را با نماد یا بینماد ببینیم؛ در هر صورت، جز تحقیر و توهین به این سرزمین کهن، چیزی نخواهیم یافت. حتی یک نکته مثبت نسبت به ایران در تمام دقایق فیلم وجود ندارد.
در تیتراژ:
سحر دولتشاهی(خانم معلم) رویِ دستِ فیکسشده آقایِ دونده نشان داده میشود. ...