به بهانه "بغض"
فیلم "بغض" آنچنان که سازنده آن (رضا درمیشیان) ادعا می کند به لحاظ سرمایه گذاری و هزینه کرد فیلمی مستقل است که از این جهت قابل تقدیر و سپاس. ادعای دیگر فیلمساز جوان و فیلم اولی این است که اثر، مربوط به مسائل تمام یا بیشتر نسل دهه شصت می باشد که خود نیز متولد همین دهه است. دیگر آنکه فیلم قالبی ساختارگرایانه دارد به نظر می رسد که تصمیم اولیه سازنده فیلم ساختن فیلمی مربوط به مسائل امروز این نسل و در ایران بوده است که برای جلوگیری از سیاه نمایی پیشنهاد شده است زمان فیلم را به زمانی قبل از انقلاب انتقال دهد و چون نیت اصلی فیلمساز ساخت فیلمی در مورد جوان های دهه شصت بوده است اجباراً از سر اختیار مکان رویدادها را تغییر داده و ترکیه را انتخاب نموده است. فیلمساز محترم زمان و مکان شالوده های به هم پیوسته و اصلی ساختار یک فیلم است و دیگر عناصر ساختاری در خدمت روایتی است که در آن زمان و مکان روی می دهد. هنگامی که شما برای حفظ زمان مجبور شده اید مکان را تغییر دهید یعنی به کلی ساختار مورد نظرتان را شکسته اید و روایتی را نقل می کنید که از نیت و منظور شما فاصله گرفته، شخصیت های اصلی فیلم شما از جامعه خود جدا افتاده اند و نمی توانند نماینده نسل دهه شصت باشند زیرا دیگر رویدادها ربطی به جامعه ایران ندارد. اکنون مخاطب شما چگونه بفهمد این دو جوان متولد دهه شصت می باشند؟ و از کجا بفهمد این همه مصیبت نتیجه شصتی بودن آنهاست؟ آنچه باقی می ماند توضیحاتی برون متنی از شما و سایر عوامل سازنده فیلم در مورد شصتی بودن فیلم است. ساختارگرایان (فرمالیستها) تنها به بررسی روابط درون متنی می پردازند و همان را برای داوری کافی می دانند اما به باور نگارنده هر متنی از جمله فیلم دو سویه ی برون متنی دارد یکی سازنده، ...
فیلم "بغض" آنچنان که سازنده آن (رضا درمیشیان) ادعا می کند به لحاظ سرمایه گذاری و هزینه کرد فیلمی مستقل است که از این جهت قابل تقدیر و سپاس. ادعای دیگر فیلمساز جوان و فیلم اولی این است که اثر، مربوط به مسائل تمام یا بیشتر نسل دهه شصت می باشد که خود نیز متولد همین دهه است. دیگر آنکه فیلم قالبی ساختارگرایانه دارد به نظر می رسد که تصمیم اولیه سازنده فیلم ساختن فیلمی مربوط به مسائل امروز این نسل و در ...