کاری به محتوا زیاد ندارم اما خب انتخاب نادرست بازیگرها.ریتم میفته.از یه جایی دیگه داستان هیچ انگیزه ای ایجاد نمیکنه واسه مخاطب که دنبالش کنه.یه خانمی میخواد از شوهرش جدا بشه.خب که چی؟ جدا بشه .نشه.چه جذابیتی باید واسه مخاطب داشته باشه .قهرمان و ضد قهرمان کجاست؟ پیشبرنده ی فیلمنامه اصلا به فنا رفته.خلاصه که از دقیقه ی بیست فیلم داره میزنه به درودیوار که مخاطب رو نگه داره.با خرده روایتهای دم دستی.مثل باردار بودن خانم .یا خونه ی دوست شوهره رفتن و تعلیقی که اصلا به کار فیلمنامه نمیاد.البته مشخصه که این سینمای مانی حقیقی نیست و چون الان کاملا سینماش رو مستقل کرده و از زیر سایه ی فرهادی اومده بیرون.البته که شنیدها حاکی از اینه که مانی حقیقی معتقده که فرهادی زیر سایه ی اون بزرگ شده خلاصه.به نظرم این فیلم قشنگ پیش درامدی بوده واسه فیلم جدایی فرهادی که اینجا تجربه کرده و از زاویه ی دیگر در فیلم جدایی نادر از سیمین به موضوع طلاق پرداخته.فرهادی خیلی باهوشه.خیلی.
خطر لو رفتن داستان