فیلم «استرداد» به موضوع غرامت جنگی میپردازد که قرار بود توسط انگلستان امریکا و شوروی برای جنگ جهانی دوم به ایران داده شود و مربوط به مقطع زمانی 1332 است. این فیلم یک درام تاریخی درباره وقایع جنگ جهانی دوم و مسائلی است که پای نیروهای متحدین و متفقین را به ایران باز کرد و در آن به ماجرای پرداخت غرامت به ایران اشاره می شود.
سرانجام «استرداد» به شبکه نمایش خانگی آمد ؛ حالا که پنج سال از تولیدش گذشته و سه سال از نمایشش. عجیب اینکه «استرداد» در عید نوروز ، دو بار از شبکه یک و دو بار از شبکه چهار پخش شد و ممکن است بسیاری از سینمادوستان به تماشای فیلم نشسته باشند؛ بنابراین دور از انتظار نیست که این امر ، موجب کاهش فروش نسخه های فیلم شود.
«استرداد» یک داستان تاریخی را روایت می کند ؛ داستانی که هنوز هم درباره ی آن ، نظرها و گفته های گوناگون ، خوانده و شنیده می شود. اتفاقا نخستین نکته ی مثبت فیلم همین است که داستان دارد ؛ هم قهرمان دارد و هم ضد قهرمان. پس مخاطب اثری را می بیند که ریتم دارد ؛ حادثه دارد و ملال آور و خواب آور نیست.
دیگر نکته ی فیلم ، تنوع لوکیشن ها است. بیننده در شروع داستان ، نماهایی از کاخ کرملین در مسکو می بیند ؛ از پل ورسک در سوادکوه مازندران می گذرد و به آب های انزلی می رسد. خیابان های تهران هم که همیشه هست. البته این تنوع و امکانات ، با توجّه به بودجه ی پروژه ای که «فاخر» محسوب می شود ، چندان دور از انتظار نیست.
در بخش فیلمنامه ، نویسنده کش و قوس هایی جذّاب به داستان داده و گره افکنی ها تا پایان فیلم پابرجاست. شاخ و برگ های بیجا و داستان های زائد هم به چشم نمی خورد. چاشنی عشق (؟) غزال به سرهنگ نیز در پیشبرد داستان مؤثر است.
«علی غفاری» ، با توجه به کارنامه و گذشته ی نه چندان پربارش ، تلاشی ستودنی داشته و جز در چند مورد - مثل اسلوموشن های پل ورسک و صحنه های بی رمق نجات سرهنگ توسط غزال - از پس کارگردانی برآمده ؛ با اینکه معتقدم برای چنین پروژه هایی ...
سرانجام «استرداد» به شبکه نمایش خانگی آمد ؛ حالا که پنج سال از تولیدش گذشته و سه سال از نمایشش. عجیب اینکه «استرداد» در عید نوروز ، دو بار از شبکه یک و دو بار از شبکه چهار پخش شد و ممکن است بسیاری از سینمادوستان به تماشای فیلم نشسته باشند؛ بنابراین دور از انتظار نیست که این امر ، موجب کاهش فروش نسخه های فیلم شود.
«استرداد» یک داستان تاریخی را روایت ...