حیوان محاسبه گر
موضوع پرسش برانگیز تمایل ذاتی بشر به توحش و یا تمدن، مبحثی است که در بسیاری از گسترههای فکری و فرهنگی متأخر و متقدم سابقه قابل توجهی داشته است؛ چه در بین فلسفه پردازان (مثلا ژان ژاک روسو و کتاب امیل) و چه در میان هنرمندان (مثلا فرانسوا تروفو و فیلم کودک وحشی) و چه در مطالعات دانشمندان علوم تجربی (مثلا آزمایشهای استنلی میلگرم روی نمونههای انسانی). بنابراین دامیان ژیفرون در ارجاع به طبیعت خشن و وحشی بنی بشر، سخن چندان نوینی را در فیلمش مطرح نکرده است. (عنوان بندی ابتدای فیلم که تصاویری از حیوانات را در بر دارد و مجله حیات وحشی که در دستان مسافر هواپیما در همان اپیزود اول است، به روشنی موضع فیلمساز را در این زمینه روشن میکند) در واقع امتیاز اصلی فیلم قصههای وحشی، قبل از هر چیز به وقوف فیلمساز به ارزش بنیادین ریتم در روایت سینمایی معطوف است و در درجه بعد، به انتخاب سوژههایی متناسب با درونمایه متن و ابعاد دراماتیک داستان، و در نهایت به فضای ارگانیک جاری در بینامتنهای اپیزودیک اثر.
فیلمساز در قصههای وحشی سراغ حاشیه پردازیهای بیربط نمیرود. ساختار اپیزودیک اثر، فرصت ساختن شش فیلم کوتاه را به کارگردان داده است تا در زمانی اندک، قصههای کوتاهش را روایت کند. برای همین در روند قصهپردازی، یک راست میرود سراغ اصل مطلب: ماجرای ارتباط مسافران هواپیما با پاسترناک خیلی سریع مطرح میشود و دختر کافه چی، خیلی زود پلیدیِ شخصیت مشتریاش را برای آشپز (و تماشاگر) تعریف میکند و بچه پولدار ماجرای تصادفش را همان اول داستان به اطلاع والدین (و مخاطب فیلم) میرساند و عروس خیلی فوری متوجه مراوده نامتعارف داماد با یکی از مدعوین جشن ازدواج میشود. در واقع نکته مهم، غافلگیریها و تعلیقهایی ...
موضوع پرسش برانگیز تمایل ذاتی بشر به توحش و یا تمدن، مبحثی است که در بسیاری از گسترههای فکری و فرهنگی متأخر و متقدم سابقه قابل توجهی داشته است؛ چه در بین فلسفه پردازان (مثلا ژان ژاک روسو و کتاب امیل) و چه در میان هنرمندان (مثلا فرانسوا تروفو و فیلم کودک وحشی) و چه در مطالعات دانشمندان علوم تجربی (مثلا آزمایشهای استنلی میلگرم روی نمونههای انسانی). بنابراین دامیان ژیفرون در ارجاع به طبیعت خشن و وحشی ...