به فیلم رای بده:
همیشه فکر میکردم ماهیها موقع مردن، وقتی لب میزنن، یه چیزی میخوان بگن که من اونو نمیشنوم...
همانطورکه انتظار میرفت «مرگ ماهی» در راستای فیلمهای پیشین آقای حجازی است و فکر میکنم سهگانه او با ساخت این فیلم کامل شد.
«مرگ ماهی» نه حرف صریحی را به طور شفاف بیان میکند و نه قصهای نقل میکند. این اثر روایت و گزارشی است از فرزندان یک خانواده که با مرگ مادر و وصیت او مواجه شدهاند. فرزندانی که از نظر فکری و اعتقادی تفاوتهایی با هم دارند.
به نظر می رسد با پرسش هایی محوری مواجهیم که پاسخ هایشان، به سبب یافت نشدن در درام، یا مبتنی بر حدسیات اند و یا متکی به تأویل و معناتراشی و نمادسازی های اثبات نشده و عینیت نیافته؛ و یقیناً از همین جهات است که فیلم قادر نیست حدیث نفس خالقش درباره ماهی ها را دراماتیزه و به نحوی سینمایی از طریق طناز طباطبایی ...
«مرگ ماهی» قصه ی خانواده ایست که هر یک از اعضای آن به گونه ای از هویت خود یعنی خانه ی پدری شان دور شده و درگیر زندگی روزمره شده اند، در این میان مادر که تنها با خدمتکاری (پانته آ بهرام) زندگی می کند در اوج کم محبتی فرزندانش می میرد و این دقیقا نقطه ی شروع ماجراست...
مرگ ماهی و یک روز کامل حسینی کدامین وجه رخدادهای فیلم است تلاش دارد تا ذهن مخاطب را در تراژدی های روز بعد از مرگ ماهی درگیر خودش کند؟چرا کارگردان گروهی از شخصیتهای فیلم را درگیر مسایل جزئی تر و درعوض غافل از مسایل و مشکلات و غمی بزرگتر می سازد؟چرا کارگردان از آن همه مشکلات و درگیریها و شخصیتها ...
مرگ ماهی جمع بندی و آخرین سنگ بنای حجازی است که از فیلم اول آن را بنا کرده بود و در آخر با یک تجربه ی خوب و روحیه ی جوان فیلمسازی که واقعآ آینده دار است، یک خروجی جالب و بی پایان را می سازد.