این فیلم براساس داستان واقعی عبدالحمید ریگی و همسرش فائزه منصوری است. «شبی که ماه کامل شد» روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.
** تماشای این فیلم به افراد زیر 12 سال توصیه نمیشود **
شوربختانه همچنان در سینما با ضعف در شخصیتپردازی کاراکترها مواجهیم و این فیلم نیز از این قاعده مستثنا نبود. فیلم «شبی که ماه کامل شد» میبایست روایتی کامل و صد البته تدریجی از دگرگون شدن عبدالحمید (با بازی هوتن شکیبا) باشد؛ اما فیلمنامه با حادثهمحور کردن خود سعی در جلب نظر مخاطب را داشت. در ابتدای فیلم، تصویری از شخصیت عبدالحمید با ویژگیهایی همچون اهل شعر و داشتن قریحه سرایندگی و نیز کمک به افراد محروم استان به تصویر کشیده میشود -که نشاندهنده یک شخصیت مثبت است- ؛ و در انتها وی تبدیل به شخصیتی بد میشود که تحت تأثیر و امر برادر افراطی دیگر خود است و تندروی میکند. پس طبیعتاً در این سیر دگرگون شدن شخصیت عبدالحمید، باید سلسله اتفاقات و یا حداقل مکالماتی رخ دهد تا بیننده از این تحوّل وی قانع گردد و باورپذیر شود؛ نه اینکه صرفاً با در تماس بودن و رفتوآمد عبدالحمید با برادرش، وی دچار استحاله شود. متأسفانه فیلم در روند به نمایش گذاشتن دگرگون شدن عبدالحمید کاملاً ناقص عمل میکند. در عین حال در فیلم رفتارهایی از او سرمیزد که با یکدیگر در تضادند که گویی هنوز خود نیز به قطعیت نرسیده است و دچار دوگانگیست. از سویی هنگام دعوای فائزه (با بازی الناز شاکردوست) با وی، او پریشان میشود و اشک میریزد، که نشانهای است از ناراحتی و پشیمانی او از اتفاق رخ داده برای شهاب (برادر فائزه)؛ و از سوی دیگر دست به اقداماتی میزند که نشان از تندروی وی دارد، مثل ارتکاب قتل فائزه، از جهاد صحبت کردن و پرستش خوی جنگطلبی برادرش.
«شبی که ماه کامل شد» از جهاتی دیگری نیز دچار اشکال است. عمدهترین آن، واکنشهای غیرعادیایست که از فائزه سرمیزند. اگر فردی که از تمام وضعیتهای جنگی و درگیرانه به دور است در چنان ...
شوربختانه همچنان در سینما با ضعف در شخصیتپردازی کاراکترها مواجهیم و این فیلم نیز از این قاعده مستثنا نبود. فیلم «شبی که ماه کامل شد» میبایست روایتی کامل و صد البته تدریجی از دگرگون شدن عبدالحمید (با بازی هوتن شکیبا) باشد؛ اما فیلمنامه با حادثهمحور کردن خود سعی در جلب نظر مخاطب را داشت. در ابتدای فیلم، تصویری از شخصیت عبدالحمید با ویژگیهایی همچون اهل شعر و داشتن قریحه سرایندگی و نیز کمک به افراد ...
روایتِ سرگردانِ یک داستان واقعی
وقتی عبارت "این فیلم براساس یک داستان واقعی است." در ابتدای یک فیلم ذکر میشود، یعنی با داستانی روبروئیم که یا مخاطبش هیچ آشناییای از قبل با آن ندارد و یا آن دسته از تماشاگرانی که در جریان این ماجرا هستند و در این دوساعت پیش رو به دنبال جزئیات تازهای میگردند. فیلم جدید نرگس آبیار برای دستهی اول مخاطبان میتواند تماشایی باشد. اگر بیهیچ شناختی از داستان به دیدنِ این فیلم بروند ممکن است با آن ارتباط برقرار کنند. اما به بینندهای که قصهی اصلی را میداند، هیچ چیز جدیدی اضافه نمیکند و چه بسا اگر پیگیرتر در این موضوع باشد، متوجه تغییرات کارگردان در آن برای جذابتر شدنِ روایتش میشود.
فیلم دچار یک نوع سرگردانی در بازگویی این اتفاق است. سکانسهایی اضافی که علاوه بر گرفتن ریتم فیلم، تمرکز ...
وقتی عبارت "این فیلم براساس یک داستان واقعی است." در ابتدای یک فیلم ذکر میشود، یعنی با داستانی روبروئیم که یا مخاطبش هیچ آشناییای از قبل با آن ندارد و یا آن دسته از تماشاگرانی که در جریان این ماجرا هستند و در این دوساعت پیش رو به دنبال جزئیات تازهای میگردند. فیلم جدید نرگس آبیار برای دستهی اول مخاطبان میتواند تماشایی باشد. اگر بیهیچ شناختی از داستان به دیدنِ این فیلم بروند ممکن است با آن ارتباط ...
سفارشیسازی هوشمندانه
۱-«درست فیلمساختن» از داستانی واقعی به مراتب سختتر از فیلم ساختن از داستانی تخیلیست. اما حُسنی هم دارد: باعث میشود مخاطب و حتی منتقد به روند قصه و منطق آن دقت نکند و آنچه گفته میشود را واقعیتی بداند که تصویر شده. در برابر واقعیت هم که نمیتوان چون و چرا کرد.
«شبی که ماه کامل شد» داستان زنی تهرانیست. او به عقد کسی درمیاید که برادر ریگی معروف است اما برخلاف برادرش به فکر زندگی خویش است؛ نه نجات جهان. زن به تدریج احساس خطر میکند که خلافکاری ریگی معروف به پای شوهرش نوشته شود و تصمیم به ترک ایران میگیرند. تهران را به مقصد پاکستان ترک میکنند تا از انجا به اروپا بروند اما اتفاقها مطابق میل آنها رخ نمیدهد.
اجازه بدهید در اینجا نگاهی دقیق و ...
۱-«درست فیلمساختن» از داستانی واقعی به مراتب سختتر از فیلم ساختن از داستانی تخیلیست. اما حُسنی هم دارد: باعث میشود مخاطب و حتی منتقد به روند قصه و منطق آن دقت نکند و آنچه گفته میشود را واقعیتی بداند که تصویر شده. در برابر واقعیت هم که نمیتوان چون و چرا کرد.
«شبی که ماه کامل شد» داستان زنی تهرانیست. او به عقد کسی درمیاید که برادر ریگی معروف است اما برخلاف برادرش به فکر زندگی ...
فیلم رو در خانه دیروز برای بار اول دیدم
فیلمی تلخ و اعصاب خورد کن به دلیل واقعی بودن فیلم و البته زیبا بدلیل کار سینمایی آن
امیدوارم کسانی که زیاد در جامعه می بینیم با جای مهر بر پیشانی یا چادری که 1 چشمشون ازش بیرونه با دیدن این فیلم کمی به خودشون برگردند و بدونن دین اسلام در اصل دین صلح و دوستی و محبت است با افکار پوسیده اشون زندگی کردن رو برای بقیه سخت نکنید لطفا
بازی هنرپیشه ها زیاد هم عجیب غریب نبود خیلی معمولی بود بنظرم
صداگذاری هم زیاد دقیق انجام نشده بود و در خیلی جاها دیالوگها مفهوم نبود
ولی در کل فیلم دردناکی بود و انسان را از دین و دینداری بیزار میکرد متاسفانه
سلام امیدوارم این نظر به گوش خانم آبیار برسه
فیلم از نظر اینکه یک داستان واقعی رو مطرح میکرد خیلی خوب بود ولی لازم بود که مسائل شرعی بیشتر رعایت میشد رفتارهای خانم شاکردوست و آقای شکیبا چه در اوایل فیلم (رفتارهای عاشقانه_گل بازی و...) چه آخر فیلم (دعواهای این دو نفر) خوب نبود (زیاد بهم ...... و حجاب خانم شاکردوست هم که تعریفی نداشت)
کسایی که میگن چرا فائزه یا عبدالحمید و یا دیگر از افراد چنان کردن و ..... مثل اینکه نمیدونن فیلم بر اساس واقعیته کسی که نمیتونه واقعیت اتفاق افتاده رو تغییر بده و بعد اسم فیلم رو بزاه بر اساس واقعیت
بهترین فیلمی که تا به حال دیدم به همه توصیه میکنم این فیلم رو برای چندین بار ببینن
انقدر زیبا بود و من از بازی ها و نقش ها لذت بردم که ۲ بار دیدم و به زودی برای بار سوم هم خواهم دید
با تشکر از بازیگران و عوامل فیلم "شبی که ماه کامل شد"
بهترین فیلمی که تا به حال دیدم انقدر زیبا بود که ۲ بار دیدمش هر چقدر از زیبایی این فیلم بگم کمه ..... با بازی زیبا و دیدنی هوتن شکیبا و الناز شاکر دوست و فرشته صدر عرفایی و آرمین رحیمیان و شبنم مقدمی و ........ با تشکر از خانم آبیار و بازیگران فیلم شبی که ماه کامل شد
واقعا چه قدر دیگه میخواهین این فیلم پر از استرس رو رو پرده بزارین بس دیگه تمومش کنین زیاد از حد سود کردین کاشیکیبه جای پرداختن به موضوع تکویریها از خودگذشتگی های دفاع مقدس فیلم میساختین ما هشت سال توجنگ بودیم ولی یه فیلم اساسی ساخته نشده من برای فیلم سازانمون متاسفم
فیلم رو دیدم و جاهای از فیلم حس خشم و حس اینکه چرا دختران ایرانی تن ب ازدواجهای ب اتباع بیگانه میدن و اینجور ماجراها براشون رقم میخوره جای تعصف داره برام : سکانسی که شهاب از ریگی درخواست میکنه که در قبال اعتراف جعلی خواهرش و بچهاش رو آزاد کنه و اون نامردی میکنه و سر شهاب رو میبره واقعا یک نوع حس خشم و حس تنفر تو بیننده ایجاد میکنه
قصه فیلم همه ویژگی های تبدیل شدن به یک فیلم هولناک و تاثیر گذار رو داشت ولی دریغ از اینکه فیلمنامه، کارگردانی و صد البته فیلم برداری بسیار ضعیف این فیلم مانع از خلق یک اثر ماندگار شد و برعکس موجب سردرد، سرگیجه و حیف شدن یک قصه سینمایی خوب شد. شخصیت پردازی در این فیلم به دلیل قاب های ضعیف فیلمبردار و تکان های عصبی کننده و همچنین ضعف فیلم نامه باعث شده هیچ هم ذات پنداری و نزدیک شدن به کاراکترهای فیلم شکل پیدا نکنه . ما تو هیچ جای فیلم دلایل منطقی برای تصمیمات و رفتارهای آدم ها پیدا نمی کنیم.
ایدئولوژی فیلم و فیلم ساز، تحول شخصیت ها، نقش پلیس امنیت، صحنه های درگیری نظامی، اسم فیلم و در نهایت نتیجه گیری فیلم همه و همه از ضعف های مشخص فیلم به نظر بنده هستن که باعث شد یه تاسف عمق نسبت به داوری جشنواره داشته باشم. جشنواره ای که امسال دو فیلم خیلی خوب متری شیش و نیم و سرخپوست رو داشت که از همه لحاظ از این فیلم فرسنگ ها جلوتر بودن به خصوص سرخپوست
شمایی که ازنویسنده فیلم انتقادمیکنی اگه نمیدونی لازمه که بگم این فیلم براساس ساخته ذهن نویسنده نیست بلکه این یک واقعیتی بودکه مردم استان سیستان وبلوچستان بااین واقعیت دست وپنجه نرم میکردن وامثال مالک ریگی هنوزهم وجودداره این فیلم یکی ازاتفاقات ویکی ازافرادجاهلی که به خیال خودشون باسربریدن انسانهابه بهشت میرسن بود.این مطلبی که میخوام بگم اول ازحضوریک یک شماعذرخواهی میکنم واین یک واقعیت هست فقط این میگم که بدونیدافرادی مثل مالک ریگی درچه حدمغزوذهنشون شستوشومیدن که میان دست به همچین جنایاتی میزنن،درچندسال قبل توی شهرزاهدان دریکی ازشبهای محرم نیروهای اطلاعاتی یک شخصی که به خودش انتهاری بسته بودروقبل ازانجام عملیاتش دربین مردم دستگیرکردن بعدازبازدید بدنی متوجه شیعی فلزی درجلوی الت تناسلی اون مردشدن وقتی ازاون پرسیدن این چی هست،پاسخ داداین گذاشتم تابه الت تناسلیم اسیبی نرسه که درزمانی که به بهشت رفتم بتونم ازحوریان بهشتی صاحب فرزندبشم،حالاشماتصورکنیدکه ذهن این افرادچقدرشست وشومیدن که حاظرهستن که ازجونشون بگذرن
شمایی که ازنویسنده فیلم انتقادمیکنی اگه نمیدونی لازمه که بگم این فیلم براساس ساخته ذهن نویسنده نیست بلکه این یک واقعیتی بودکه مردم استان سیستان وبلوچستان بااین واقعیت دست وپنجه نرم میکردن وامثال مالک ریگی هنوزهم وجودداره این فیلم یکی ازاتفاقات ویکی ازافرادجاهلی که به خیال خودشون باسربریدن انسانهابه بهشت میرسن بود.این مطلبی که میخوام بگم اول ازحضوریک یک شماعذرخواهی میکنم واین یک واقعیت هست فقط این میگم که بدونیدافرادی مثل مالک ریگی درچه حدمغزوذهنشون شستوشومیدن که میان دست به همچین جنایاتی میزنن،درچندسال قبل توی شهرزاهدان دریکی ازشبهای محرم نیروهای اطلاعاتی یک شخصی که به خودش انتهاری بسته بودروقبل ازانجام عملیاتش دربین مردم دستگیرکردن بعدازبازدید بدنی متوجه شیعی فلزی درجلوی الت تناسلی اون مردشدن وقتی ازاون پرسیدن این چی هست،پاسخ داداین گذاشتم تابه الت تناسلیم اسیبی نرسه که درزمانی که به بهشت رفتم بتونم ازحوریان بهشتی صاحب فرزندبشم،حالاشماتصورکنیدکه ذهن این افرادچقدرشست وشومیدن که حاظرهستن که ازجونشون بگذرن
شمایی که ازنویسنده فیلم انتقادمیکنی اگه نمیدونی لازمه که بگم این فیلم براساس ساخته ذهن نویسنده نیست بلکه این یک واقعیتی بودکه مردم استان سیستان وبلوچستان بااین واقعیت دست وپنجه نرم میکردن وامثال مالک ریگی هنوزهم وجودداره این فیلم یکی ازاتفاقات ویکی ازافرادجاهلی که به خیال خودشون باسربریدن انسانهابه بهشت میرسن بود.این مطلبی که میخوام بگم اول ازحضوریک یک شماعذرخواهی میکنم واین یک واقعیت هست فقط این میگم که بدونیدافرادی مثل مالک ریگی درچه حدمغزوذهنشون شستوشومیدن که میان دست به همچین جنایاتی میزنن،درچندسال قبل توی شهرزاهدان دریکی ازشبهای محرم نیروهای اطلاعاتی یک شخصی که به خودش انتهاری بسته بودروقبل ازانجام عملیاتش دربین مردم دستگیرکردن بعدازبازدید بدنی متوجه شیعی فلزی درجلوی الت تناسلی اون مردشدن وقتی ازاون پرسیدن این چی هست،پاسخ داداین گذاشتم تابه الت تناسلیم اسیبی نرسه که درزمانی که به بهشت رفتم بتونم ازحوریان بهشتی صاحب فرزندبشم،حالاشماتصورکنیدکه ذهن این افرادچقدرشست وشومیدن که حاظرهستن که ازجونشون بگذرن
من در عجب هستم از اینهمه انتقاد ک چرا فائزه چنین کرد و چنان کرد که گاهی فکر می کنم از یادتون رفته این فیلم براساس واقعیت هست با همه خطا ها و اشتباهات یک انسان رمان یا فیلمنامه تخیلی بر اساس قهرمان و ... نیست و در دفاع از ریگی هم نیست فقط داره قسمت واقعی و قدرت حمدالله رو می گه اونها واقعا همین بودن ایشون ک نمی تونه بخاطر سلیقه شخصی ما ک مثلا از ریگی خوشمون نمی اومده اون رو ضعیف نشون بده ولی معتقدم کاش لحظه دستگیری ش رو هم نشون می داد ولی فیلم از روی واقعیت هست حالا این که ما دوست داشتیم پلیس ایران قدرتمند تر باشه و نیست در فیلم واقعیت اون زمان و اون سال بوده
فیلم در مقایسه با سایر فیلمها جذابیت داره اما من به شخصه بازی خانوم شاکردوستو واقعا نپسندیدم هر چقدر خانم صدر عرفایی باعث همزاد پنداری بیننده میشدن خانوم شاکردوست بدعمل میکردن اون چیزی که بیننده رو جذب میکرد مظلومیت شخصیت فائزه بود که مطمئنم اگه بازیگر این نقش بهتر انتخاب میشد صدبار جذابیت نقشو بیشتر میکرد همچنین آقای شکیبا اصلا باورم نمیشه این بازی ها سیمرغ گرفتن من خودم عاشق بازی آقای شکیبا در سریال لیسانسه ها هستم ولی در این فیلم خیلی از صحنه ها خوب در نیومده بودر مجموع میشه گفت فیلم قابل قبولی که میتونست خیلی بهتر باشه.
حتی یکی از منقدان رو نمیشه پیدا کرد که درست به داستان و موارد مهم فیلم که ایراد داره اشاره کنند و همگی فقط بیشتر به موارد کلی فیلم اشاره دارن بر خلاف نظر منتقدان گرامی که فرموده اند نیازی به نشان دادن صحنه های جنگی در فیلم نبوده و میشد صحنه های جنگی رو حذف کرد بنده معتقدم یکی از عواملی که باعث شد تماشاگر با فیلم همزاد پنداری کند و خود را جای شخصیت های فیلم تصور کند همین صحنه های عملیاتی گروه تروریستی جندالله بوده و اگر هم صحنه هایی بسیار اکشن در فیلم وجود دارد از نگاه مخاطب عام که بنده در سینما ری اکشن آنها را تحت نظر داشتم صحنه های جالبی بوده و باعث به وجد آمدن تماشاگر هر چند کم می شد. اگر چه قصه و روایت آن در فیلم کم و کاستی هایی داشت ولی نقد منصفانه همیشه در مقابل نقد مغرضانه مشخص است. همین مسئله که کارگردان دیگری تا بحال بدلیل سختی کار سراغ این سوژه خاص نرفته و خانم نرگس آبیار این سوژه را انتخاب کرده باید به جسارت خانم آبیار آفرین گفت، ولی نقات قوت فیلم بازی بازیگران آن بود و دیگری فضای حاکم بر فیلم که واقعی جلوه می کرد. ولی در مورد قصه ضعف هایی وجود داشت شاید مهمترین مشکلی که در قصه میشد دید با وجود اینکه کاراکتر زن داستان فائزه قبل از سفر به پاکستان از خانواده ریگی نابسامانی هاو خلاف هایی مثل فروش اسلحه و احضار توسط اطلاعات ایران را دیده بود بدون دلیل موجه فقط برای دیدن شوهرش با بچه نوزاد به پاکستانی که هیچ شناختی از آن ندارد و با زبان آنها آشنایی ندارد سفر می کند. یکی دیگر از صحنه هایی که می توان به روایت قصه در آن اشکال وارد کرد این است که فائزه از دکان یک گوشت فروش با ایران تماس می گیرد، بعد در سکانسی متوجه می شویم گروه جندالله نوار آن مکالمه را در اختیار دارد. حال سوالی پیش می آید با توجه به اینکه این کار ضبط مکالمه صوتی فقط از مخابرات تحت نظر دولت امکان پذیر است، این فیلم عمدی میخواست به ما بفهماند که دولت پاکستان با گروه تروریستی جندالله همکاری نزدیکی دارد! و به آن گروه کمک می کند، یا اینکه سهواً بدون فکر این قصه به این شکل روایت شد؟ یکی دیگر از مشکلات داستان این بود که با توجه به اینکه کاراکتر مرد داستان عبدالحمید نمیخواست فائزه از همکاری او با گروه تروریستی جندالله چیزی بفهمد ولی ابزار این کار را در خانه خود جلوی فائزه قرار داده بود که تلویزیون و ویدیو و فیلمهای ویدیویی گروه تروریستی بود که خود عبدالحمید هم در فیلمها حضور داشت. شاید یک اشکال به مضامین اعتقادی این گروه هم بشه گرفت اینکه اگر همه را دشمن و از دین خارج شده می دانند چطور است که تمامی تجهیزات و بودجه عملیات های خود را از آمریکا و اسرائیل تهیه می کنند؟(در قسمتی از فیلم به این مسئله اشاره شده که همه دنیا پر از گناه شده و ما گروه جندالله میخواهیم دنیا را از گناه و دشمنان خدا پاک کنیم) ولی همه می دانند و خود عبدالمالک هم بعد از دستگیری اعتراف کرده که بودجه از امریکا،اسرائیل وعربستان و... می گرفته تا عملیات تروریستی در خاک ایران انجام بده حال باید سوال کرد آنهایی که پول می دهند گناهکار و دشمن خدا نیستند؟ یا همه آنها مسلمانند؟ چطور شما با ادعای مسلمان بودن از کافران پول و تجهیزات می گیرید که عملیات تروریستی که آنها دستور داده اند انجام بدید؟ فقط میشه گفت به اسم خدا و قرآن همه دارن کاسبی میکنن و از مقدسات برای توجیه اعمال خود استفاده می کنند. البته این مسئله نه تنها توجیه پذیر نیست بلکه مسخرست که ادعا کنیم هر که به ماپول و تجهیزات بدهد حتی اگر کافر باشد دیگر از نظر ما دشمن خدا نیست و دوست ما محسوب می شود و نباید با او یا آنها که پول دادند کاری داشت. بقیه که سودی ندارند و پولی ندادند همه دشمن هستند.
به ایران تلفن نکرد به داداشش که پاکستان بود زنگ زد... و اینکه چون داداشش پیش اونها کار میکرد شنود تلفنش خیلی غیرمنطقی به نظر نمیرسه... راجع به دولت پاکستان هم که...مشخصا هیچ کنترلی روی کشورشون ندارن... مثلا قرار دادن اونهمه ادم مسلح و تیراندازی تو بیمارستان و ای از آب تکون نخوردن 😶ولی درکل با نقدتون موافقم
به ایران تلفن نکرد به داداشش که پاکستان بود زنگ زد... و اینکه چون داداشش پیش اونها کار میکرد شنود تلفنش خیلی غیرمنطقی به نظر نمیرسه... راجع به دولت پاکستان هم که...مشخصا هیچ کنترلی روی کشورشون ندارن... مثلا قرار دادن اونهمه ادم مسلح و تیراندازی تو بیمارستان و ای از آب تکون نخوردن 😶ولی درکل با نقدتون موافقم
با اینکه این فیلم سفارشی ساخته شده اما به شدت کارگردان طرفدار ریگی هاست و به قدری راحت از قران و اسلام با اشک و اه حرف میزنه که انگار هرکی قران بخونه اینجوری میشه یعنی چی چرا اینقدر دوربین داره خشونت رو نشون میده چرا حکومت ایران رو اینقدر ضعیف نشون میده جمله آخر فیلم گواه این هست که اصلا تلاش حکومت ایران رو ننوشته و اصلا نشون دادن این سکانس و تبدیل شدن حمید به همچین آدمی رو اصلا نشون نمیده و درآخر هم که مادری خیلی مرموز تو فیلم ظاهر میشه و مشخص نیست کدوم طرفیه داره بچه ها ی ریگی رو میبره ایران.به نظرم خیلی ضعف داشت خیلی و به نظرم هم خیلی ضد ملی و ضد انسانی هست وبه شدت دوربین خشونت داره .
اول داستان بسیار عاشقانه است ولی ناگهان غم بدختی و نفرت اغاز میشود به نظر من زیبا و اموزنده بود اموزنده از این نظر که راحت عاشق نشوید گول نخورید و اعتماد نکنید!
چیه بابا ی سفارشی یاد گرفتید ب هر کی و هرچی میبندینش
ینی این تروریستهای وحشی آدمهای خوب و گلی بودن حکومت پول داده براشون داستان بسازم آدمهای بدیشان کنن؟؟؟
فیلم بر اساس واقعیت بود کی ب کی چی و سفارش داده؟؟؟
تا کی میخوایم انقدر کورکورانه و سر تعصبهای پوچ حرف بزنیم؟
واقعا متاسفم..
خیلی از مخاطبای این فیلم از این اثر خوششون اومده ، منم به نظرشون احترام میذارم ولی از نظر من این فیلم اگه ساخته نمیشد خیلی بهتر بود..<br>
شبی که ماه کامل شد یه فیلم بسیار بسیار خشن و تلخه که از پس خشونتی که ارائه میده هیچ هدف والایی رو دنبال نمیکنه..<br>
تو فیلم به وقت شام حاتمی کیا هم معرفی گروه تروریست داعش رو شاهد بودیم و صحنه های خشونت آمیز کم ندیدیم اما اگر حاتمی کیا به اون صحنه ها پرداخت هدفش این بود که اسلام قلابی و جعلی داعش رو معرفی کنه و برای اینکار حتما باید اسلام واقعی رو هم معرفی میکرد که ما در طول اون فیلم قهرمان های بزرگی که برای مبارزه با داعش و دفاع از قربانیان مظلوم این گروه تروریستی جونشون رو کف دست گرفتن رو هم شناختیم و مدافعان حرم سمبل اسلام واقعی در مقابل اسلام دروغین داعش بودن .. این یعنی خشونت تصویر شده در به وقت شام منطقی بود<br>
اما در شبی که ماه کامل شد ما سکانس های متعددی از خشونت بی حدو مرز گروه جندالله و ریگی و دارو دسته اش رو میبینیم..حتی اونا در طول فیلم چندبار تاکید میکنن که ریگی درس دین خونده..یعنی او خواسته یا ناخواسته نماینده اسلام معرفی میشه و راه و رسمش برگرفته از مکتب اسلام.. در حالیکه از اسلام حقیقی در فیلم خبری نیست و این ظلم آشکار به آیین پاک اسلامه..<br>
ما که ریگی رو میشناختیم..خبر از جنایاتش داشتیم ، نشون دادن این همه خشونت بدون رسیدن به ارزش های والا چه لزومی داشت خانم آبیار؟اونم صحنه هایی که فکرنمیکنم خود ریگی انقدر راحت اونارو پخش کرده باشه..خشونت این فیلم واقعا افسارگسیخته و نابه جا بود..<br>
عبدالحمیدِ قصه خیلی گنگ و نامفهوم از یه جوان عاشق مجنون به یه تروریست وحشی خونخوار تبدیل میشه بدون اینکه ما پروسه این تبدیل رو ببینیم ! فقط هرچی جلوتر میریم سکانس ها نشون میدن که عبدالحمید داره رنگ عوض میکنه ولی مگه میشه توضیحی برای این تغییر شخصیت عمیق نداد؟؟!<br>
در کل دیدن این فیلمو اصلا توصیه نمیکنم..واقعا هدر دادن وقت و پوله..و اعصابی که بعد فیلم به شدت خورده..خانم آبیار ، کارگردان شاهکارِ شیار ۱۴۳ ، از شما بعید بود این فیلم بی محتوای غیرانسانی !
در کل با وجود ضعف هایی که داشت بازم میشه گفت فیلم قشنگی بود و توصیه میکنم ببینین. اما از نظر صدا، یه جاهایی که با لهجه حرف میزدن اصن نمیفهمیدم چی دارن میگن .
فیلم پر از صحنه های خشن وحشی بازی و سر بریدن و داد و فریادهای مداوم بی تاثیر بود. با بازی ضعیف شاکردوست. فکر کردم قراره بازی و کارگردانی خوب ببینم. یا نگاه متفاوتی به این ماجرا. که هیچ کدوم رو ندیدم. شاکردوست فقط سیمرغ گرفته بود که فیلم سفارشی بولدتر شه.
نرگس آبیار گرونگان گیره. مثل گرونگان گیران بیننده را مجبور میکنه به اطاعت از دستور. دستور اینه: پلک نزن فقط نگاه کن. بیننده از یک طرف دوست داره این همه تلخی تمام بشه ... از اون طرف وقتی از سینما بیرون میاد باور نمیکنه بیش از دو ساعت گذشته. فوقش یک ساعت.
حتما ببینید. این فیلم صحنه تعقیب و گریز داره و باید بر صفحه بزرگ دیده بشه