میشل دوست پسرش را ترک می کند و شروع به رانندگی به مقصد نامعلومی میکند. پس از چندین ساعت رانندگی در شب هنگام سانحه شدید رانندگی می شود. زمانی که به هوش می آید خود را در زیرزمینی به زنجیر کشیده مییابد. مردی به نام هاوارد وارد اتاق میشل می شود و برایش توضیح می دهد که آن ها در یک پناهگاه زیرزمینی هستند که خود هاوارد آن را ساخته و امکان خروج از پناهگاه در حال حاضر وجود ندارد چون آن ها توسط دشمنان زمینی یا ماورا زمینی مورد حمله قرار گرفته اند.