یادداشتی بر فیلم شب های روشن؛ فیلمی روشنفکر پسندانه

فیلم شب های روشن مسلما یکی از بهترین فیلم های عاشقانه بعد از انقلاب است ولی اگر دنبال عاشقانه پر شر و شوری هستید این فیلم را به شما پیشنهاد نمی کنم. فیلم شب های روشن فیلمی اجتماعی است که در بستر عاشقانه روایت می شود ولی ژانر عاشقانه برای آن مناسب تر است چون مضمون اصلی فیلم عشق یک استاد ادبیات تنها، غیر اجتماعی و سر خورده( مهدی احمدی) به یک دختر جوان( هاتیه توسلی) است.
فیلم با خواندن شعری عاشقانه توسط مهدی رحمتی آغاز می شود؛ شعری عاشقانه که هیچ سوز و گدازی در لحن و صدای خواننده آن دیده نمی شود که این توسط دختر جوان دانشجو به خود استاد گوشزد می شود ولی استاد به آن توجه نمی کند.
یکی از مهم ترین نکاتی که باید به آم توجه میشد بحث صدا است. در بعضی قسمت های فیلم مثل سکانسی که محدی احمدی به دختر دانشجو درباره شعر توضیح می دهد ما مطلقا صدای مهدی احمدی را نمیشنویم و صدای او در پس صدای هواپیما یا بالگرد گم می شود.
فیلم، فیلم شلوغی نیست و مهم ترین یا به اصطلاح تنها شخصیت های آن استاد جوان و رویا است. شخصیت های دیگر مثل مادر استاد و یا کتابفروش خیلی در حاشیه هستند و مثلا حضور مادر استاد که روح وار گاهی از جلوی دوربین رد می شد هیچ لزومتی ندارد و در روند داستان هیچ تاثیری ندارد.
داستان کمی بی منطق است؛ به طور مثال مهدی احمدی در قسمتی از فیلم میگوید که به هیچکس اعتمادی ندارد اما بر خلاف این حرفش عمل می کند و دختری غریبه که هیچ از او نمیداند را در خانه اش راه می دهد.
ما در این فیلم شاهد بازی های خوبی هستیم؛ از مهدی احمدی گرفته تا ستاره نوظهور هانیه توسلی همگی بازی های قابل قبولی ارائه داده اند و بازی ها به هیچ عنوان تصنعی نیستند.
فیلم ریتم کندی دارد و در اوایل کسل کننده به نظر می رسد اما با گذر، همین ریتم کند به فهم داستان کمک می کند.
این فیلم، فیلم عامه پسندی نیست اما برای قشر روشنفکر( که جزء اقلیت ها هستند!) فیلم جالب و جذابی است و اگر دنبال عاشقانه پر شر و شوری و یا یک فیلم اجتماعی تیز و برنده هستید، این فیلم را به شما پیشنهاد نمی کنم اما اگر دنبال فیلمی هستید که شما را به فکر وا دارد این فیلم یکی از گزینه هاییست که میتوانید آن را انتخاب و از تماشای آن لذت ببرید.